آخرین وصیت های پیامبر در جمع مردم (1)

... عن ابن عباس قال:

صعد رسول الله صلی الله علیه و آله المنبر فخطب و اجتمع الناس الیه فقال صلی الله علیه و آله:

یا معشر المومنین! ان الله عز و جل اوحی الی انی مقبوض و ان ابن عمی علیا مقتول و انی ایها الناس اخبر کم خبرا ان عملتم به سلمتم و ان ترکتموه هلکتم.

ان ابن عمی علیا علیه السلام هم اخی و هو وزیری و هو خلیفتی و هو المبلغ عنی و هو امام المتقین و قائد الغر المحجلین ان استرشدتموه ارشدکم و ان تبعتموه نجوتم و ان خالفتموه ضللتم و ان اطعتموه فالله اطعتم و ان عصیتموه فالله عصیتم و ان بایعتموه فالله بایعتم و ان نکثتم بیعته فبیعة الله نکثتم ان الله عز و جل انزل علی القرآن و هو الذی من خالفه ضل و من ابتغی علمه عند غیر علی هلک.

 

ابن عباس گوید:

روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر فراز منبر رفت و در حالی که مردم گرد او جمع شده بودند شروع به سخنرانی کرد و فرمود:

 

ای گروه مومنان خداوند عزیز وحی کرده که من قبض روح خواهم شد و پسر عمویم علی به شهادت خواهد رسید و اینک ای مردم من به شما خبر ی می دهم که اگر به آن عمل کنید  سالم بمانید و اگر ترک کنید هلاک شوید و آن خبر این است:

 

به راستی که پسر عمویم علی برادر ، وزیر و جانشین من است او از طرف من تبلیغ می کند و او امام پرهیزگاران و پیشوای روسفیدان است. اگر از او راهنمایی بخواهید ارشادتان کند اگر پیرو او شوید نجات می یابید و اگر مخالفت او کنید گمراه می شوید اطاعت از او اطاعت از خدا و نافرمانی او نافرمانی خداست. بیعت با او بیعت با خدا و نقض عهد او نقض عهد خداست. براستی که خداوند قرآن را بر من نازل فرمود و قرآن همان چیزی است که اگر کسی با آن مخالفت کند گمراه شود و هر کس دانش قرآن را از غیر راه علی جستجو کند هلاک گردد.

 

 

امالی صدوق مجلس 15 حدیث 11

 

 

ادامه دارد ...

عید غدیر خم بهترین عید امت رسول الله صلی الله علیه و آله

 

 

 

... عن الصادق عن ابائه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

 

یوم غدیر افضل اعیاد امتی و هو الیوم الذی امرنی الله تعالی ذکره فیه بنصب اخی علی بن ابی طالب علما لامتی یهتدون به من بعدی و هو الیوم الذی اکمل الله فیه الدین و اتم علی امتی فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا.

ثم قال صلی الله علیه و آله: معاشر الناس ان علیا منی و انا من علی خلق من طینتی و هو امام الخلق بعدی یبین لهم ما اختلفوا فیه من سنتی و هو امیر المومنین و قائد الغر المحجلین و یعسوب المومنین و خیر الوصیین و زوج سیده نساء العالمین و ابو الائمة المهدیین.

معاشر الناس من احب علیا احببته و من ابغض علیا ابغضته و من وصل علیا وصلته و من قطع علیا قطعته و من جفا علیا جفوته و من والی علیا والیته و من عادی علیا عادیته.

معاشر الناس! انا مدینظ الحکمة و علی بن ابی طالب بابها و لن توتی المدینة الا من قبل الباب و کذب من زعم انه یحبنی و یبغض علیا.

معاشر الناس و الذی بعثتنی بالنبوة و اصطفانی علی جمیع البریة ما نصبت علیا علما لامتی فی الارض حتی نوه الله باسمه فی سماواته و اوجب ولایته علی ملائکته.

 

 

 

 

امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام نفل می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

 

بهترین عید امت من عید غدیر خم است و آن روزی است که خدای تعالی به من فرمان داد برادرم علی را به امامت نصب کنم تا مردم پس از من به وسیله او هدایت گردند و آن همان روزی است که خداوند در آن دین را کامل و نعمت را بر امت من تمام کرد و دین اسلام را برای آنها پسندید.  

 

سپس فرمود: ای مردم بدانید علی از من است و من از علی ام او از طینت و سرشت من آفریده شده است و پس از من او امام آفریدگان است و آنچه از سنت من مورد اختلاف باشد بیان می کند او امیر مومنان ، پیشوای دست و رو سفیدان رهبر و پناه مومنان بهترین جانشینان همسر سرور بانوان جهان و پدر امامان هدایتگر است.

ای مردم هر که علی را دوست بدارد من دوستش دارم و هر که او را دشمن بدارد من دشمنش دارم ، می پیوندم به هر که به علی بپیوندد و جدایم از هر که از علی جداست . هر که به علی جفا کند من هم به او پاسخ خواهم داد و هر که با او دوستی کند با او دوستی می کنم و هر که با علی دشمنی ورزد با او دشمنی می ورزم.

ای مردم من شهر حکمت هستم و علی در آن است و داخل شهر نمی توان شد مگر از در آن دروغ می گوید هر که گمان می کند مرا دوست دارد در حالیکه با علی دشمن است.

ای مردم  قسم به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت و بر تمام مردم برتری داد من علی را به خلافت نصب نکردم مگر این که پیش از من خداوند نامش را در آسمان ها بلند کرده و ولایتش را بر فرشتگان واجب نموده است.

 

 

امالی صدوق مجلس 26 حدیث 8

دلیل ثواب روزه 18 ذیحجه عید غدیر خم

 

 

... عن ابی هریره قال:

 

من صام یوم ثمانیة عشر من ذی الحجة کتب الله له صیام ستین شهرا و هو یوم غدیر خم لما اخذ رسول الله صلی الله علیه و اله بید علی بن ابی طالب علیه السلام و قال:

الست اولی بالمومنین؟

قالوا : نعم یا رسول الله .

قال ": من کنت مولاه فعلی مولاه.

 

فقال له عمر: بخ بخ یابن ابی طالب! اصبحت مولای و ملی کل مسلم.

فانزل الله عز و جل: { الیوم اکملت لکم دینکم } ( سورة المائدة الآیة 3 )

 

 

ابوهریره گوید:

هرکس روز عید غدیر را که مصادف 18 ذیحجه است روزه بگیرد خداوند ثواب روزه شصت ماه را به او عطا می کند زیرا در این روز پیامبر خدا صلی الله علیه و اله دست علی ابن ابی طالب علیه السلام را گرفت و به مردم فرمود:

آیا من از مومنان به خودشان سزاوارتر نیستم؟

همگی گفتند: آری ای پیامبر خدا.

سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.

در این حال عمر گفت: به به ای پسر ابی طالب، مولای من و مولای همه مسلمانان شدی.

ان گاه خداوند این آیه را نازل فرمود: « امروز دینتان را برایتان به کمال رساندم»

 

امالی صدوق مجلس 1 حدیث 2

من کنت مولاه فعلی مولاه

 

سئل زید بن علی علیه السلام عن قول رسول الله صلی الله علیه و آله:

« من کنت مولاه فعلی مولاه » ؟

قال: نصبه علما لیعلم به حزب الله عند الفرقة.

 

 

سوال شد از زید فرزند امام سجاد علیه السلام در مورد فرمایش پیامبر خدا صلی الله علیه و اله که فرمود:

 هر که من مولای اویم علی مولای اوست

گفت: یعنی پیامبر او را نشانه هدایت قرار داد تا هنگام اختلاف و تفرقه ، حزب الله به او مشخص شود.

 

امالی صدوق مجلس 26 حدیث 3

من کنت مولاه فعلی مولاه یعنی چه؟

 

... عن ابی اسحاق قال:

قلت لعلی بن الحسین علیه السلام:

ما معنی قول النبی صلی الله علیه و آله « من کنت مولاه فعلی مولاه »

قال : اخبر هم انه الامام بعده

 

ابواسحاق گوید: به امام سجاد عرض کردم:

 

معنای فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله که « هر کس من مولای اویم علی مولای اوست» چیست؟

امام سجاد علیه السلام فرمود: یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله به مردم خبر داد که پس از وی علی علیه السلام امام است.

 

 

امالی صدوق مجلس 26 حدیث2

شعر حسان بن ثابت در روز غدیر

 

...  عن ابو سعید قال:

 

لما کان یوم غدیر خم امر رسول الله صلی الله علیه و آله منادیا فنادی : « الصلوة جامعة » فاخذ بید علی علیه السلام و قال: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

فقال حسان بن ثابت: یا رسول الله ! اقول فی علی شعرا؟

فقال رسول الله صلی الله علیه و آله : افعل.

فقال:

 


 


  ینادیهم یوم الغدیر نبیهم

بخم و اکرم بالنبی منادیا


 


یقول فمن مولاکم و ولیکم

فقالوا و لم یبدوا هناک التعادیا


 


الهک مولانا و انت ولینا                                                                                                       

و لن تجدن منا لک الیوم عاصیا 


 


فقال له: قم یا علی فاننی

رضیتک من بعدی اماما و هادیا


 


و کان علی ارمد العین یبتغی

لعینیه مما یشتکیه مداویا


 


فداواه خیر الناس منه بریقه

فبورک مرقیا و بورک راقیا                  

 

ابو سعید می گوید:

 

 

 


روز غدیر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که همه برای نماز جمع شوند سپس دست علی ابن ابی طالب را گرفت و فرمود:

هر که من مولای او هستم علی مولای اوست خدایا دوست بدار دوستان علی را و دشمن بدار دشمنان او را.

حسان بن ثابت شاعر معروف عرض کرد: اجازه مس دهسد درباره ی علی شعری بگویم؟

فرمود: بگو.

گفت:

« پیامبر در روز غدیر خم آن ها را ندا داد و پیامبر چه ندا دهنده ی گرامی است.

او می گفت: مولا و ولی شما چه کسی است؟ آنان که دشمنی شان علنی نبود پاسخ دادند:

خدای تو مولای ما است و تو ولی ما هستی و هرگز از ما نافرمانی نخواهی دید.

پیامبر به علی فرمود: ای علی به پا خیز که من به پیشوایی و هدایت گری تو بعد از خودم راضی و خشنودم.

علی در حالی برخاست که در جست و جوی دوایی برای چشم درد خود بود

پس بهترین مردم، چشمان او را با آب دهان مبارکش مداوا کرد تبریک بر این طبیب و تبریک بر این بیمار باد.

 

 

امالی صدوق مجلس 84 حدیث 3

غدیر خم به روایت ابن عباس

... عن ابن عباس قال:

... فتقدم رسول الله صلی الله علیه و آله ما شاء الله ان یتقدم حتی سمع ما قال الرب تبارک و تعالی « انا المحمود و انت محمد شققت اسمک من اسمی فمن وصلک وصلته و من قطعک بتکته انزل الی عبادی فاخبر هم بکرامتی ایاک و انی لم ابعث نبیا الا جعلت له وزیرا و انک رسولی و ان علیا وزیرک »

فهبط رسول الله صلی الله علیه و آله فکره ان یحدث الناس بشیءٍ کراهیة ان یتهموه لانهم کانوا حدیثی عهد بالجاهلیة.

حتی مضی لذلک ستة ایام فانزل الله تبارک و تعالی { فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک} ( سورة الهود الآیة 12)

فاحتمل رسول الله صلی الله علیه و آله ذلک حتی کان یوم الثامن فانزل الله تبارک و تعالی علیه{ یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس} ( سوره مائده الآیة 67)

فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: تهدید بعد وعید لامضین امر الله عز و جل فان یتهمونی و یکذبونی فهو اهون علی من ان یعاقبنی العقوبة الموجعة فی الدنیا و الآخرة.

قال: و سلم جبرئیل علی علی بامرة المومنین.

فقال علی علیه السلام: یا رسول الله اسمع الکلام و لا احس الرویة.

فقال صلی الله علیه و آله: یا علی هذا جبرئیل اتانی من قبل ربی بتصدیق ما وعدنی.

ثم امر رسول الله صلی الله علیه و آله رجلا فرجلا من اصحابه حتی سلموا علیه بامرة المومنین.

ثم قال: یا بلال ناد فی الناس ان لا یبقی غدا احد الا علیل الا خرج الی غدیر خم.

فلما کان من الغد خرج رسول الله صلی الله علیه و آله بجماعة اصحابه فحمد الله و اثنی علیه ثم قال:

ایها الناس! ان الله تبارک و تعالی ارسلنی علیکم برسالة انی ضقت بها ذرعا مخافة ان تتهمونی و تکذبونی حتی انزل الله علی وعیدا بعد وعید. فکان تکذیبکم ایای ایسر علی من عقوبة الله ایای. ان الله تبارک و تعالی اسری بی و اسمعنی و قال: یا محمد ! انا المحمود و انت محمد شققت اسمک من اسمی فمن وصلک وصلته و من قطعک بتکته انزل الی عبادی فاخبرهم بکرامتی ایاک و انی لم ابعث نبیا الا جعلت له وزیرا و انک رسولی و ان علیا وزیرک.

ثم اخذ صلی الله علیه و آله بیدی علی بن ابی طالب علیه السلام فرفعهما حتی نظر الناس الی بیاض ابطیهما و لم یر قبل ذلک ثم قال:

ایها الناس ان الله تبارک و تعالی مولای و انا مولی المومنین فمن کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله.

فقال الشکاک و المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و زیغ: نبرا الی الله من مقالته لیس بحتم و لا نرضی ان یکون علی وزیره هذه منه عصبیة.

فقال سلمان و المقداد و ابوذر و عمار بن یاسر: و الله ما برحنا العرصة حتی نزلت هذه الآیة { الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا} فکرر رسول الله صلی الله علیه و اله ذلک ثلاثا.

ثم قال: ان کمال الدین و تمام النعمة و رضی الرب بارسالی الیکم بالولایة بعدی لعلی بن ابی طالب ( علیه الصلوة و علیه السلام)

 

 

ابن عباس رخداد معراج پیامبر را تعریف می کرد تا بدین جا رسید که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

 

پروردگار تبارک و تعالی ( در آسمان به من ) فرمود: من محمود هستم و تو محمد نام تو را از نام خود گرفتم پس هر کس به تو پیوست پیوند او را با خود برقرار سازم و هرکس از تو برید پیوند او را قطع می کنم.

به سوی بندگانم برو و آنان را از کرامتی که بر تو داشتم آگاه کن ( و نیز به آنها بگو) که من هیچ پیامبری را مبعوث نکردم مگر اینکه برای او وزیری قرار دادم تو پیامبر من هستی و علی وزیر تو.

آن گاه پیامبر به زمین فرود آمد، ولی به خاطر آن که مبادا مورد تهمت و تکذیب قرار گیرد ، دوست نداشت ( درباره آنچه شنیده بود) به مردم چیزی بگوید چرا که آنان تازه دوران جاهلیت را پشت سر گذاشته بودند.

شش روز از این امر گذشت خداوند این آیه را فرو فرستاد که « شاید که تو برخی از آنچه که به تو وحی شده ترک کرده و دلتنگ شدی »

پیامبر خدا صلی الله علیه و اله بار سنگین این آیه را بدوش کشید تا اینکه روز هشتم این آیه نازل شد : « ای رسول! آنچه از جانب پروردگارت به تو رسیده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی در واقع رسالت خود را ابلاغ نکرده ای و خدا تو را از شر مردم حفظ خواهد کرد»

پیامبر خدا صلی الله علیه و اله فرمود: ابتدا اخطار داده شدم و اینک تهدید شدم باید دستور خدا را اجرا کنم که اتهام و تکذیب مردم آسان تر از عذاب و عقوبت خداست.

و جبرئیل با عنوان امیر المومنین به علی علیه السلام سلام کرد.

علی علیه السلام عرض کرد: ای پیامبر خدا! کلامی می شنوم ولی کسی را نمی بینم.

پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود: این جبرئیل است که از جانب خدا آمده تا آنچه ( را که خدا درباره تو ) به من وعده داده تصدیق کند.

سپس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمان داد همه یکی یکی آمدند و با عنوان امیر المومنین بر او سلام دادند.

آن گاه به بلال فرمود: اعلان کن که فردا همه – جز افراد بیمار – در غدیر خم جمع شوند.

روز بعد پیامبر صلی الله علیه و آله با گروهی از اصحابش ( به غدیر خم ) رفت و پس از حمد و ثنای خداوند فرمود:

ای مردم! خداوند ماموریتی به من داده است ولی از ترس این که مرا متهم کنید و تکذیب نمایید آن را اعلان نکردم تا این که خداوند دو بار مرا تهدید کرد. دیدم شکیبایی در مقابل تکذیب شما آسان تر از گرفتار شدن به عقوبت خدا است. پروردگار تبارک و تعالی مرا به اسمان برد و فرمود: ای محمد ! من محمود هستم و تو محمد . نام تو را از نام خود گرفتم ، پس هر کس به تو یوست پیوند او را با خود برقرار سازم و هرکس از تو برید پیوند او را با خود قطع کنم. به سوی بندگانم برو و آنان ا از کرامتی که بر تو داشتم آگاه کن ( و به آنان بگو ) من هیچ پیامبری را مبعوث نکردم مگر اینکه برای او وزیری قرار دادم. تو پیامبر من هستی و علی وزیر تو.

آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را بالا گرفت ، به طوریکه کردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند – که پیش از آن دیده نشده بود -  سپس فرمود:

ای مردم! به راستی که خدا مولای من است و من مولای مومنان، هرکه من مولای اویم علی هم مولای اوست، خدایا او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار یاری کننده اش را یاری کن و خوار کن هر که او را تنها گزارد.

شکاکان ، منافقان و بیمار دلان گفتند: ما ازین سخنان بیزاریم و راضی نیستیم که علی وزیر او باشد، چون این کار را از روی تعصب خویشاوندی انجام داده است.

سلمان مقداد ابوذر و عمار گفتند: به خدا قسم! از آن محل بیرون نرفته بودیم تا که این آیه نازل شد: { امروز دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم}

 

حضرت این آیه را سه بار تکرار کرد، آن گاه فرمود: کمال دین و تمام نعمت و رضایت و خشنودی خداوند به واسطه ی فرستادن من به سوی شما برای ابلاغ ولایت علی ابن ابی طالب بعد از خودم می باشد.

 

امالی صدوق مجلس 56 حدیث 10

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (13)

... عن ابی جعفر الباقر علیه السلام فی حدیث طویل یقول فیه:

 

ان الله تبارک و تعالی لما اسری نبیه صلی الله علیه و آله قال له:

یا محمد! انه قد انفضیت نبوتک و انقطع اکلک فمن لامتک من بعدک؟

فقلت: یا رب انی قد بلوت خلقک فلم اجد احدا اطوع لی من علی بن ابی طالب.

فقال عز وجل: ولی یا محمد! فمن لامتک؟

فقلت: یا رب! انی قد بلوت خلقک فلم اجد احدا اشد حبا لی من علی بن ابی طالب.

فقال عز و جل: ولی یا محمد فابلغه انه رایة الهدی و امام اولیایی و نور لمن اطاعنی.

 

 

امام باقر علیه السلام ضمن حدیثی طولانی فرمود:

 

آن گاه که خداوند متعال پیامبرش را به معراج برد به او فرمود:

ای محمد! هنگام پیامبری ات به سر رسیده و عمرت تمام شده است چه کسی را پس از خودت برای امتت رهبر قرار می دهی؟

گفتم : پروردگارا همه خلق را آزمودم ، کسی را مطیع تر از علی ابن ابی طالب نسبت به خودم نیافتم.

فرمود: نسبت به من نیز چنین است. ای محمد چه کسی را بعد از خودت برای امتت رهبر قرار می دهی؟

گفتم : پروردگارا به راستی همه خلق را آزمودم کسی را محبوبتر از علی بن ابی طالب نسبت به خودم نیافتم.

فرمود: و نسبت به من نیز چنین است پس به او اعلام کن که او پرچم هدایت و پیشوای دوستان من است . او نور روشنایی برای هر کسی است که مرا اطاعت کند.

 

امالی صدوق مجلس 72 حدیث 24

 

 

 

 

 

 

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (12)

 

عن الصادق جعفر بن محمد عن آبائه علیهم السلام قال:

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لیلة اسری بی الی السماء کلمنی ربی جل جلاله فقال: یا محمد!

فقلت: لبیک ربی.

فقال: علی حجتی بعدک علی خلقی و امام اهل طاعتی من اطاعه اطاعنی و من عصاه عصانی فانصبه لامتک یهتدون به بعدک

 

 

 

امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می کند:

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شبی که مرا به معراج بردند پروردگارم فرمود: ای محمد!

عرض کردم: لبیک ای پروردگار من.

فرمود: پس از تو علی حجت من بر آفریدگانم و امام و پیشوای اطاعت کنندگان من است . هر کس از او اطاعت کند در واقع از من اطاعت کرده و هر کس نا فرمانی اش کند نافرمانی مرا کرده است، پس او را بر امت خود به امامت منصوب کن تا پس از تو به وسیله او هدایت شوند.

 

امالی صدوق مجلس 72 حدیث 27

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (11)

 

 

 

... عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

 

ان الله تبارک و تعالی اوحی الی انه جاعل لی من امتی اخا و وارثا و خلیفة و  وصیا.

فقلت: یا رب! من هو؟

فاوحی الی عز و جل: یا محمد ! انه امام امتک و حجتی علیها بعدک.

فقلت: یا رب! من هو؟

فاوحی الی عز و جل : یا محمد! ذاک من احبه و یحبنی . ذاک المجاهد فی سبیلی و المقاتل لناکثی عهدی و القلسطین فی حکمی و المارقین من دینی ، ذاک ولیی حقا زوج ابنتک و ابو ولدک ، علی ابن ابی طالب علیه السلام.

 

 

 

ابن عباس گوید :

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال به من وحی کرد که از میان امتم کسی را وارث ، جانشین، و وصی من قرار می دهد.

عرض کردم: پروردگارا او کیست؟

فرمود: ای محمد ! او امام امت تو و حجت من بر آن ها پس از توست.

عرض کردم: پروردگارا نامش چیست؟

فرمود: ای محمد! او همان است که دوستش دارم و او هم مرا دوست می دارد. همان کسی که در راه من جهاد می کند و با پیمان شکنان عهد من و قاسطان و بیدادگران در فرمان من و مارقان و بیرون روندگان از دین من نبرد خواهد نمود. او حقیقتا ولی من همسر دختر تو و پدر فرزندانت، علی ابن ابی طالب علیه السلام است.

 

 

امالی صدوق مجلس 81 حدیث 17

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (10)

 

... عن جعفر بن محمد عن ابائه علیهم السلام قال:

 

نزل جبرئیل علی النبی صلی الله علیه و آله فقال: یا محمد! السلام یقرئک السلام و یقول: خلقت السماوات السبع و ما فیهن و الارضین السبعو من علیهن و ما خلقت موضعا اعظم من الرکن و المقام، ولو ان عبدا دعانی هناک منذ خلقت السماوات و الارضین ثم لقینی جاحدا لولایة علی لاکببته فی سقر.

 

 

 

امام  صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام نقل می کند:

 

جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل شد و گفت: ای محمد! خدا به تو سلام می رساند و می فرماید: در آفرینش هفت آسمان و آنچه در آن است و هفت زمین و آنچه بر آن است جایی عظیم تر و با شکوه تر از « رکن و مقام » نیافریدم. اگر بنده ای از ابتدای آفرینش آسمان ها و زمین تا روز مرگش در آن مکان مرا بخواند اما منکر ولایت علی ابن ابی طالب علیه السلام باشد دعای او را مستجاب نمی کنم و او را با صورت به آتش می اندازم.

 

امالی صدوق مجلس 73 حدیث 12

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (9)

 

... عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

 

اتانی جبرئیل و هو فرح مستبشر فقلت له: حبیبی جبرئیل! بما انت فیه من الفرح ما منزلة اخی و ابن عمی علی ابن ابی طالب علیه السلام عند ربه؟

 

فقال جبرئیل: یا محمد! و الذی بعثک بالنبوة و اصطفاک بالرسالة ما هبطت فی وقتها هذا الا لهذا . یا محمد ! الله العلی الاعلی یقرا علیک السلام و یقول : محمد نبی رحمتی و علی مقیم حجتی لا اعذب من والاه و ان عصانی و لا ارحم من عاداه و ان اطاعنی.

 

 

 

ابن عباس می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود:

 

روزی جبر ئیل با شادی و خرمی نزد من آمد ، گفتم: اکنون که با چنین حالی آمدی بگو بدانم مقام برادرم علی بن ابی طالب نزد پروردگار چگونه است؟

جبرئیل گفت: سوگند به خدا که من هم فقط برای همین موضوع آمده ام. ای محمد! خداوند متعال به تو سلام می رساند و می فرماید : محمد ، پیامبر  رحمت من است و علی برپا دارنده حجت من ، دوستانش را عذاب نکنم هرچند گناهکار باشند و به دشمنانش رحم نکنم اگرچه از من اطاعت کرده باشند.

 

امالی صدوق مجلس 94 حدیث 10

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (8)

 

 

عن الصادق عن ابائه علیهم السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و اله:

 

اتانی جبرئیل من قبل ربی جل جلاله فقال: یا محمد! ان الله – عز و جل – یقرئک السلام و یقول لک : بشر اخاک علیا بانی لا اعذب من تولاه و لا ارحم من عاداه.

 

امام صادق از پدران بزرگوارش علیهم السلام نقل می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه و اله فرمود:

 

جبرئیل از طرف خدای بزرگ نزد من آمد و گفت: ای محمد ! خداوند عزیز به تو سلام می رساند و می فرماید:

 

برادرت علی را مژده بده که هر کس او را دوست بدارد عذابش نمی کنم و به کسی که با او دشمنی کند ترحم نمی کنم.

 

امالی صدوق مجلس 10 حدیث8

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (7)

 

 

 

... عن الرضا عن آبائه علیهم السلام عن النبی صلی الله علیه و آله عن جبرئیل  عن میکائیل عن اسرافیل عن الله جل جلاله انه قال:

 

انا الله لا اله الا انا خلقت الخلق بقدرتی فاخترت منهم من شئت من انبیایی و اخترت من جمیعهم محمدا صلی الله علیه و آله حبیبا و خلیلا و صفیا فبعثته رسولا الی خلقی و اصطفیت له علیا فجعلته له اخا و وصیا و وزیرا و مودیا عنه من بعده الی خلقی و خلیفتی علی عبادی لیبین لهم کتابی و یسیر فیهم بحکمی.

 

و جعلته العلم الهادی من الضلالة و بابی اوتی منه و بیتی الذی من دخله کان آمنا من ناری و حصنی الذی من لجا الیه حصنه من مکروه الدنیا و الآخرة و وجهی الذی من توجه الیه لم اصرف وجهی عنه و حجتی فی السماوات و الارضین علی جمیع من فیهم من خلقی.

لا اقبل عمل عامل منهم الا بالاقرار بولایته مع نبوة احود رسولی و هو یدی المبسوطة علی عبادی و هو النعمة التی انعمت بها علی من احببته من عبادی.

فمن احببته من عبادی و تولیته ، عرفته و معرفته و من ابغضته من عبادی ابغضته لانصرافه عن معرفته و ولایته.

فبعزتی حلفت و بجلالی اقسمت انه لا یتولی علیا عبد من عبادی و یعدل عن ولایته الا ابغضته و ادخلته النار و بئس المصیر.

 

امام رضا علیه السلام از پدرانش علیهم السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ایشان از جبرئیل و او از میکائیل و او از اسرافیل نقل می کنند که خداوند فرمود:

 

 

منم خدایی که جز من معبودی نیست، مخلوقات را با قدرت خود آفریدم، از بین آن ها پیامبرانی را برگزیدم و از میان پیامبران نیز محمد صلی الله علیه و آله را به عنوان حبیب و خلیل و صفی انتخاب کردم آن گاه او را به سوی مردم فرستادم و علی را به عنوان برادر و وصی و وزیر او قرار دادم تا بعد از محمد ، پیام رسان او به مردم و جانشین من باشد و قرآن مرا برای آنها بیان نماید و حکم مرا در میان آن ها اجرا کند.

من علی را به عنوان نشانه و پرچمی هدایتگر از گمراهی قرار دادم او دری است که مردم از آن در آیند او خانه من است که هر که داخل آن شود از آتش دوزخ من در امان باشد دژ محکم من استکه هر کس بدان پناه برد از بدی دنیا و آخرت محفوظ بماند او وجه من است که هر کس رو به او کند از او رو برنگردانم. او حجت من در آسمان ها و زمین است. تنها عمل کسانی را می پذیرم که به ولایت علی و رسالت احمد پیامبرم اقرار کند او دست گشاده ی من بر بندگان است او نعمتی است که به هریک از بندگانم که دوست داشتم دادم.

پس هر کس از بندگانم را که دوست داشتم ، دوستی و شناخت علی را نصیب او کردم و هر کدام از بندگانم را که دشمن دارم به خاطر این است که از دوستی و شناخت علی رو گردان است.

به عزت و جلال خودم سوگند خورده ام که هر کس علی را دوست بدارد او را از دوزخ دور سازم و وارد بهشت نمایم و هر کس او را دشمن بدارد و از ولایتش روی برگرداند من با او دشمنی نموده و او را داخل دوزخ نمایم که آنجا بد سرانجامی است.

 

امای صدوق مجلس 39 حدیث 10

محبت علی وسیله تقرب فرشتگان به خداوند

 

... عن ابن عباس قال:

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

 

ان الله تبارک و تعالی آخی بینی و بین علی ابن ابی طالب و زوجه ابنتی من فوق سبع سماواته و اشهد علی ذلک مقربی ملائکته و جعله لی وصیا و خلیفة فعلی منی و انا منه محبه محبی و مبغضه مبغضی و ان الملائکة لتقرب الی الله محبته.

 

 

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

 

خداوند تبارک و تعالی از بالای هفت آسمان بین من و علی برادری قرار داد و دخترم را همسر او کرد و فرشتگان مقرب را بر آن گواه گرفت و او را وصی و خلیفه ام نمود . پس علی علیه السلام از من است و من از علی دوست او دوست من است و دشمن او دشمن من؛ به راستیکه فرشته ها به وسیله دوستی او خود را به خدا نزدیک می کنند.

 

 

امالی صدوق مجلس 26 حدیث 6

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (5)

 

... عن ابا عبد الله الصادق علیه السلام قال:

 

انا اول اهل بیت نوه الله باسمائنا انه لما خلق الله السماوات و الارض امر منادیا فنادی:

 

اشهد ان لا اله الا الله – ثلاثا – اشهد ان محمدا رسول الله – ثلاثا – اشهد ان علیا امیر المومنین حقا – ثلاثا –

 

ما نخستین خاندانی هستیم که خداوند نام ما را بلند کرده است.

 

آن گاه که خداوند آسمان ها و زمین را آفرید به فرشته ای دستور داد سه بار اعلان کند:

 

گواهی می دهم که هیچ معبودی جز خدا نیست.

گواهی می دهم که محمد پیامبر خداست

گواهی می دهم که علی به حقیقت امیر مومنان است.

 

 

امالی صدوق مجلس 88 حدیث 4

لقب امیر المومنین  را خداوند بر علی علیه السلام نهاده است.

 

 

... عن ابن عباس قال:

 

سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و هو علی المنبر یقول – و قد بلغه عن اناس من قریش انکار تسمیته لعلی امیر المومنین – فقال:

 

معاشر الناس! ان الله عز و جل بعثنی الیکم رسولا و امرنی ان استخلف علیکم علیا امیرا، الا فمن کنت نبیه فان علیا امیره تامیر امره الله عز و جل علیکم و امرنی ان اعلمکم ذلک لتسمعوا له و تطیعوا اذا امرکم تاتمرون و اذا نهاکم عن امر تنتهون.

الا فلا یاتمرن احد منکم علی علی علیه السلام فی حیاتی و لا بعد وفاتی فان الله تبارک و تعالی امره علیکم و سماه امیرالمومنین و لم یسمّ احدا من قبله بهذا الاسم.

و قد ابلغتکم ما ارسلت به الیکم فی علی فمناطاعنی فیه فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله عز و جل و لا حجة له عند الله عز و جل و کان مصیره الی ما قال الله عز و جل فی کتابه  { و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها }  ( سورة النساء الآیة 14 )

 

ابن عباس می گوید:

 

به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خبر رسید که برخی از قریش عنوان « امیر المومنین » را برای علی علیه السلام انکار می کنند. حضرتش بر فراز منبر رفت و در سخنرانی خود فرمود:

 

ای مردم! خداوند مرا بر شما پیامبر قرارداده و دستور فرموده که علی را به عنوان امیر شما پس از خودم معرفی کنم. پس آگاه باشید! هر کس من پیامبر او هستم علی امیر اوست امری را که خدا فرمان داده و به من دستور فرموده که شما را از آن آگاه کنم، تا سخن او را به گوش جان بخرید؛ اگر دستور داد اطاعت کنید و اگر نهی کرد بر حذر باشید.

 

آگاه باشید ! کسی از شما حق ندارد بر علی امیر باشد نه در زمان حیات من و نه پس از مرگ من زیرا که خداوند او را بر شما امیر کرده و به عنوان « امیر المومنین »  لقب داده و هیچ کس پیش از او به آن نام نامیده نشده است.

 

من آنچه دستور داشتم درباره علی گفتم، هرکه در این دستور مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و آن که نپذیرد معصیت خدا نموده است و بداند نزد خدا عذری ندارد و سرانجامش همان است که خداوند در قرآن فرموده:

 

{ هرکه از خدا و پیامبرش نافرمانی کند و از حدودش تجاوز نماید او را در آتشی وارد می کند که در آن خواهد ماند }

 

امالی صدوق مجلس 63 حدیث 11

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (3)

 

 

 

... عن علی بن الحسین عن ابیه عن امیر المومنین علیهم السلام:

 

انه جاء الیه رجل فقال:

 

یا ابا الحسن ! انک تدعی امیرالمومنین فمن امرک علیهم؟

قال علیه السلام: الله جل جلاله امرنی علیهم.

فجاء الرجل الی رسول الله صلی الله علیه و آله فقال: یا رسول الله ! ایصدق علی فیما یقول ان الله امره علی خلقه؟

فغضب النبی صلی الله علیه و اله ثم قال: ان علیا امیر المومنین بولایة من الله عز و جل عقدها له فوق عرشه  و اشهد علی ذلک ملائکة ان علیا خلیفة الله و حجة الله و انه لامام المسلمین طاعته مقرونة بطاعة الله و معصیة مقرونة بمعصیة الله فمن جهله فقد جهلنی و من عرفه فقد عرفنی و من انکر امامته فقد انکر نبوتی و من جحد امرته فقد جحد  رسالتی و من دفع فضله فقد تنقصنی و من قاتله فقد قاتلنی و من سبّه فقد سبّنی لانه منی خلق من طینتی و هو زوج فاطمة ابنتی و ابو ولدی الحسن و الحسین

ثم قال صلی الله علیه و آله: انا و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین حجج الله علی خلقه اعداونا اعداء الله و اولیاونا اولیاء الله.

 

 

مردی خدمت امام علی علیه السلام آمد و عرض کرد:

 

به شما امیر المومنین می گویند ، چه کسی شما را امیر مردم قرار داده است؟

 

فرمود: خداوند مرا امیر بر آن ها قرار داده است.

 

مرد عرب خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رفت و عرض کرد: آیا علی راست می گوید که خدا او را امیر قرار داده است؟

 

پیامبر صلی الله علیه و آله خشمگین شد و فرمود: به راستی چنین است که علی به ولایت الهی امیر بر مردم شده خداوند این ولایت را در آسمان ها منعقد کرده و فرشتگان را بر ان گواه گرفته که: علی خلیفه و حجت خدا و امام مسلمانان است، طاعت از او همراه با اطاعت از خداست و نافرمانی از او همراه با نافرمانی خداست، هرکس او نشناسد مرا نشناخته و هرکس او را بشناسد مرا شناخته است، هر کس منکر امامت او شود منکر نبوت من شده و هر کس امیری او را انکار کند رسالت مرا انکار کرده است. آن که فضیلت او را نفی و دفع کند مرا کاسته است هرکه با او نبرد کند با من نبرد کرده هر کس او را دشنام دهد مرا دشنام داده  زیرا او از من است از طینت و سرشت من آفریده شده او همسر فاطمه دختر من و پدر دو فرزندم حسن و حسین است.

سپس فرمود: من علی فاطمه حسن حسین و نه فرزند حسین حجت های خدا بر آفریدگان هستیم دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدایند.

 

امالی صدوق مجلس 27 حدیث 8

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (2)

 

... عن ابی الحسن علی بن موسی عن ابائه عن امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

 

اخبرنی جبرئیل عن الله جل جلاله انه قال:

علی بن ابی طالب حجتی علی خلقی و دیّان دینی، اخرج من صلبه ائمة یقومون بامری، و یدعون الی سبیلی، بهم ادفع العذاب عن عبادی و امائی و بهم انزل رحمتی.

 

 

امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

 

خداوند به وسیله جبرئیل به من خبر داد و فرمود:

 

علی بن ابی طالب حجت من بر آفریده هایم و حکم کننده بر طبق دینم می باشد.

 

از نسل او امامانی برآورم که به امر من قیام کرده و به راه من فرا خوانند به برکت آنها عذاب را از بندگانم و کنیزانم بر می دارم و رحمتم را نازل می کنم.

 

امالی صدوق مجلس 81 حدیث 7

سخنانی از خداوند درباره ی حضرت علی علیه السلام (1)

 

... عن ابی جعفر الباقر عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قال:

 

ان الله عز و جل عهد الی فی علی علیه السلام عهدا.

قلت : یا رب بینه لی

قال: اسمع

قلت: قد سمعت.

قال : ان علیا رایة الهدی و امام اولیایی و نور من اطاعنی و هو الکلمة التی الزمتها المتقین من احبه احبنی و من اطاعه اطاعنی.

 

امام محمد باقر علیه السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که فرمود:

 

خداوند متعال درباره ی علی به من سفارش فرمود.

 

عرض کردم: پروردگار من! توضیح فرما.

 

فرمود: گوش فراده.

 

عرض کردم: آماده ام.

 

فرمود: به راستی که علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من است . او نور است برای کسی که از من اطاعت کند همو است که کلمه ای که پرهیزگاران بدان ملتزم شوند،  هرکس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس اطاعتش کند از من اطاعت کرده است.

 

 

امالی صدوق، مجلس 72، حدیث 23

ابلاغ ولایت حضرت علی علیه السلام در آیه 67 سوره مائده شرط ابلاغ رسالت

 

 

در ادامه پست قبلی:

 

و لقد انزل الله عز و جل الی { یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک } ( سورة المائده الآیه 67) یعنی فی ولایتک یا علی { و ان لم تفعل فما بلغت رسالته} و لو لم ابلغ ما امرت به من ولایتک لحبط عملی و من لقی الله عز و جل بغیر ولایتک فقد حبط عمله وعد ینجزلی و ما اقول الا قول ربی تبارک و تعالی و ان الذی اقول لمن الله عز و جل انزله فیک.

 

خداوند این آیه را بر من نازل فرمود: « ای پیامبر! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده – یعنی درباره ولایت تو ای علی – ابلاغ کن، و اگر این کار را نکنی در واقع رسالت او را ابلاغ نکرده ای » و اگر آنچه از ولایت تو دستور داشتم ابلاغ نکرده بودم تمام رسالتم بی اثر و نابود می شد و هر که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند عملش نابود است. این وعده ای است که برای من حتمی است و من هم چیزی جز  سخن خدا نمی گویم و آنچه می گویم از جانب خدای متعال است که درباره تو نازل فرموده است.

 

 

 

امالی صدوق مجلس 74 حدیث 16

ولایت حضرت علی علیه السلام در آیه 82 سوره طه شرط هدایت

 

در ادامه ی پست قبلی:

 

 والله یا علی ! ما خلقت الا لیعبد { لتعبد} ربک و لیعرف بک معالم الدین و یصلح بک دارس السبیل و لقد ضل عنک و لن یهتدی الی الله عز وجلمن لم یهتد الیک و الی ولایتک و هو قول ربی عز وجل { و انی لغفار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی } ( سورة طه الایة 82) یعنی الی ولایتک و لقد امرنی ربی تبارک و تعالی ان افترض من حقک ما افترضه من حقی و ان حقک لمفروض علی من آمن و لولاک لم یعرف حزب الله و بک یعرف عدو الله و من لم یلقه بولایتک لم یلقه بشیء.

 

 

 

ای علی به خدا قسم ! تو آفریده نشدی مگر برای آن که به وسیله ی تو خدا عبادت شود و معالم دین شناخته شود و کهنگی راه ( خدا) اصلاح شود. گمراه واقعی کسی است که از تو گمراه شد و کسی که به تو و ولایت تو هدایت نشود هرگز راهی به سوی خدا ندارد و این است سخن خداوند که « و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد سپس هدایت شود بسیار مورد عفو و آمرزش خود قرار می دهم »  ( سوره طه آیه 82 ) یعنی به ولایت تو هدایت شود . به طور حتم خداوند به من فرمان داده که همان حقی را که برای من مقرر شده برای تو مقرر کنم، حق تو بر هر که به من ایمان آورده واجب است، اگر تو نبودی حزب خدا شناخته نمی شد به وسیله ی تو دشمن خدا شناخته می شود و هر که خدا را با ولایت تو ملاقات نکند دست خالی او را ملاقات کرده است.

 

 

 

ادامه دارد ...

 

 

 

امالی صدوق مجلس 74 حدیث 16

حضرت علی در آیه 58 سوره یونس

 

 

ابی جعفر  محمد بن علی الباقر عن ابیه عن جده علیهم السلام قال:

 

خرج رسول الله صلی الله علیه و آله ذات الیوم و هو راکب و خرج علی علیه السلام و هو یمشی فقال له:

یا اباالحسن! اما ان یترک و اما ان تنصرف فان الله عز و جل امرنی ان ترکب اذا رکبت و تمشی اذا مشیت و تجلس اذا جلست الا ان یکون حد من حدود الله لابد لک من القیام و القعود فیه و ما اکرمنی الله بکرامة الا و قد اکرمت بمثلها و خصنی بالنبوة و الرسالة و جعلک ولیی فی ذلک تقوم فی حدوده و فی صعب اموره.

والذی بعث محمدا بالحق نبیا ما آمن بی من انکرک و لا اقر بی من جحدک و لا آمن بالله من کفر بک و ان فضلک لمن فضلی و ان فضلی لک لفضل الله و هو قول ربی عز و جل{  قل بفضل الله و برحمة فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون } ( سوره یونس الایة 58 ) ففضل الله نبوة نبیکم و رحمة و ولایة علی ابن ابی طالب فبذلک قال بالنبوة و الولایة « فلیفرحوا » یعنی الشیعة. « هو خیر مما یجمعون » یعنی : مخالفیهم من الاهل و المال و الولد فی الدار الدنیا.

 

 

امام باقر علیه السلام از اجداد پاکش در مورد امام علی علیه السلام می فرماید:

 

روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سوار بر مرکبی از خانه خارج شد . علی علیه السلام نیز پیاده به راه افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:

 

ای علی! یا تو هم سوار شو یا برگرد. زیرا خدا به من دستور داده که اگر من سواره ام تو هم سواره شوی اگر من پیاده ام تو هم پیاده باشی اگر نشسته ام تو هم بنشینی جز در مواردی که حدی از حدود الهی تو را ناگزیر به نشست و برخاست کند. خدا به من کرامتی نداده مگر این که مانند آن را به تو هم داده است مرا به پیامبری و رسالت برگزیده و تو را ولی من ساخته که حدود آن را به پا داشته و مشکلات سخت آن را حل کنی.

 

سوگند به خداوندی که محمد را به حق به پیامبری برانگیخته! کسی که تو را انکار کند به من ایمان نیاورده است و آن که  ( ولایت تو را منکر شود) به پیامبری من اقرار نکرده است و آن که کافر به تو باشد به خدا ایمان نیاورده است، فضل تو از فضل من است و فضل من از فضل خداست. و این سخن خداست که می فرماید: « بگو: باید منحصرا به فضل و رحمت خدا شادمان شوند که آن بهتر است از آنچه اندوخته می کنند » پس مقصود از فضل خدا ، نبوت پیامبر شماست و مقصود از رحمت او، ولایت علی بن ابی طالب است و مقصود از کسانی که باید شادمان شوند شیعیان می باشند و این که فرمود: « آن بهتر است از آنچه اندوخته می کنند » یعنی: از آنچه مخالفین – از اهل و مال و فرزند در دنیا – جمع می کنند.

 

 

ادامه دارد ...

 

امالی صدوق مجلس 74 حدیث 16

حضرت علی علیه السلام در آیه 7 سوره رعد

 

قال علی علیه السلام:

 

ما نزلت من القرآن آیة الا و قد علمت این نزلت و فی من نزلت و فی ای شیء نزلت و فی سهل نزلت او فی جبل نزلت.

قیل: فما نزل فیک؟

فقال: لولا انکم سألتمونی ما اخبرتکم نزلت فی الآیة { انما انت منذر و لکل قوم هاد } ( سورة رعد الآیه 7)

فرسول الله صلی الله علیه و آله المنذر و انا الهادی الی ما جاء به.

 

 

امام علی علیه السلام فرمود:

آیه ای از قرآن نازل نشد مگر آن که می دانم کجا نازل شده درباره چه کسی نازل شده در چه موضوعی آیا در کوه یا دشت نازل شده است.

 

عرض شد: درباره خود شما چه آیه ای نازل شده؟

 

فرمود: اگر نمی پرسیدید ، چیزی نمی گفتم . درباره ی من این آیه نازل شده « تو تنها هشدار دهنده ای و برای هر قومی هدایتگری است » (سوره رعد آیه 7) . پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هشدار دهنده است و من هدایتگر به آنچه او آورده است می باشم.

 

امالی صدوق مجلس 46 حدیث 13

حضرت علی علیه السلام در آیه 53 سوره یونس

 

... عن ابی عبدالله صادق عن ابیه علیهم السلام:

 

فی قول الله تبارک و تعالی:

 

{ و یستنبئونک احق هو قل ای و ربی انه لحق }  ( سورة یونس الآیة 53 )

 

قال: یستنبئک یا محمد! اهل مکه عن علی بنن ابی طالب علیه السلام امام هو؟ قل: ای و ربی انه لحق.

 

 

 

امام صادق علیه السلام فرمود:

 

امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه که می فرماید: « ( ای پیامبر) از تو خبر می گیرند که آیا این موضوع حق است؟ بگو: آری سوگند به پروردگارم آن حق است. » سوره یونس ایه 53

 

فرمود:

 

یعنی ای محمد! اهل مکه از تو خبر می گیرند که آیا علی، امام است؟ بگو : آری به خدا سوگند او امام و حق است.

 

 

امالی صدوق مجلس 96 حدیث 7

حضرت علی علیه السلام در آیه 130 سوره صافات

  

عن الصادق جعفر بن محمد عن ابیه عن آبائه عن علی علیه السلام:

 

فی قوله عز و جل: ( سلام علی آل یاسین ) { سورة الصافات الآیة 130 }

 

قال: یاسین محمد صلی الله علیه و اله وسلم و نحن آل یاسین.

 

 

 

امام صادق علیه السلام از پدران گرامی اش نقل می کند:

 

امام علی علیه السلام در تفسیر « سلام علی آل یس » ( سوره صافات آیه 130 ) فرمود:

 

مقصود از یاسین محمد صلی الله علیه و اله وسلم و ما آل یاسین هستیم.

 

امالی صدوق مجلس 72 حدیث 1.

حضرت علی علیه السلام در آیه 43 سوره رعد

 

 

 

حدثنا ابن المتوکل عن محمد بن العطار عن ابن عیسی عن القاسم عن جده عن عمرو بن مغلس عن خلف عن عطیة العوفی عن ابی سعید الخدری قال:

 

سألت رسول الله صلی الله علیه و اله عن قول الله شأنه: ( قال الذی عنده علم من الکتاب ) {سورة النمل الآیة 40}

قال : ذاک وصی اخی سلیمان بن داود

فقلت له: یا رسول الله ! فقول الله عز و جل : ( قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب ) ؟ { سورة الرعد الآیة ۴۳}

قال: ذاک اخی علی بن ابی طالب علیه السلام.

 

ابوسعید خدری گوید:

 

از پیامبر خدا صلی الله علیه و اله درباره این آیه که می فرماید: « گفت آن کسی که نزد او مقداری از علم کتاب بود» سوال کردم.

 

فرمود : آن شخص وصی و جانشین برادرم سلیمان بن داود بود.

 

عرض کردم: ای پیامبر خدا! پس مقصود خداوند از این آیه « بگو گواهی خداوند و گواهی کسی که همه ی علم به کتاب نزد اوست ، بین من و شما کفایت می کند.» کیست؟

 

فرمود: منظور از آن برادرم علی ابن ابی طالب علیه السلام است.

 

 

امالی صدوق مجلس 83 حدیث 3

حضرت علی علیه السلام در آیه 12 سوره یس

 

 

حدثنا احمد بن محمد الصائع العدل عن عیسی بن محمد العلوی عن احمد بن سلام الکوفی عن الحسین بن عبدالواحد عن حرب بن الحسن عن احمد بن اسماعیل بن صدقة عن ابی الجارود عن ابی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السلام قال:

 

لما نزلت هذه الآیة علی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم ( و کل شیء احصیناه فی امام مبین ) {سوره یس الآیة 12} قام رجلان من مجلسهما فقالا: یا رسول الله هو التوراة؟

قال: لا

قالا: فهو الانجیل؟

قال: لا.

قالا: فهو القرآن؟

قال: لا

قال: فاقبل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فقال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: هو هذا، انه الامام الذی احصی الله تبارک و تعالی فیه علم کل شیء.

 

 

امام باقر علیه السلام فرمود:

هنگامی که این آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد که « ما همه چیز را در امام مبین ضبط کرده و برشمرده ایم» فورا دو نفر برخاستند و پرسیدند: ای پیامبر خدا! آیا آن در تورات است؟

فرمود: نه

گفتند: آیا انجیل است؟

فرمود: نه

گفتند: آیا قرآن است؟

فرمود: نه

در همین هنگام امیرالمومنین علی علیه السلام از راه رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: « امام مبین » همین است که خداوند علم هرچیزی را در او ضبط و شماره کرده است.

 

امالی صدوق ، مجلس 32 ، حدیث 5

حضرت علی علیه السلام در آیه 55 سوره مائده

 

 

اخبرنی علی بن حاتم عن احمد الهمدانی عن جعفر بن عبدالله المحمدی عن کثیر بن عیاش عن ابی الجارود عن ابی جعفر علیه السلام:

 

فی قول الله عز و جل " انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا... " ( سورة  مائده (5) آیه 55)

 

قال : ان رهطا من الیهود اسلموا منهم عبدالله بن سلام اسد  ثعلبه ابن یامین و ابن صوریا فاتوا النبی صلی الله علیه و آله فقالوا: یا نبی الله ان موسی علیه السلام اوصی الی یوشع بن نون فمن وصیک؟ یا رسول الله و من ولینا بعدک؟ فنزلت هذه آیة { انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون } 

ثم قال رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم : قوموا.

فقاموا فاتوا المسجد فإذا سائل خارج

فقال: یا سائل! اما اعطاک احد شیئا؟

قال : نعم هذا الخاتم.

قال من اعطاکه؟

قال اعطاکه ذلک الرجل الذی یصلی.

قال : علی ای حال اعطاک؟

قال: کان راکعا

فکبّر النبی صلی الله علیه و آله و کبّر المسجد. فقال النبی صلی الله علیه و آله: علی بن ابی طالب ولیکم بعدی.

 

امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه که می فرماید:

« ولی و سرپرست شما فقط خدا و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردند ...می باشند» سوره مائده آیه 55

 

فرمود: عده ای از یهودیان از جمله: عبدالله بن سلام ، اسد، ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا مسلمان شده خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  رسیدند و عرض کردند : ای پیامبر خدا! حضرت موسی علیه السلام، یوشع بن نون را وصی و جانشین خود کرده، وصی و جانشین شما کیست؟ چه کسی پس از شما سرپرست ماست؟

در جواب آنها این آیه نازل شد که: « ولی و سرپرست شما فقط خدا و پیامبر او و کسانیکه ایمان آوردند می باشند همان ها که نماز را برپا داشته و در حال رکوع صدقه می دهند»

سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برخیزید ( تا به مسجد رویم) .

وقتی به مسجد رسیدند دیدند فقیری از مسجد بیرون می آید پیامبر از او پرسیدند : آیا کسی به تو چیزی نداد؟

عرض کرد: اری این انگشتری را.

فرمود: چه کسی آن را به تو داد؟

عرض کرد: این مردی که نماز می خواند.

فرمود: در چه حالی انگشتر را به تو داد؟

عرض کرد در حال رکوع بود.

پیامبر تکبیر گفت و اهل مسجد تکبیر گفتند.

آن گاه حضرت فرمود: پس از من علی بن ابی طالب ولی و سرپرست شماست.

 

 

امالی صدوق، مجلس 26 حدیث 4

ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام (2)

 

 

حدثنا ابن المتوکل، عن السعد آبادی، عن البرقی عن عبدالعظیم حسنی عن الحسن بن عبدالله عن یونس بن ظبیان قال ابوعبدالله علیه السلام:

 

لفاطمة علیها السلام تسعة اسماء عندالله عزوجل : فاطمة و الصدیقة و المبارکة و الطاهرة و الزکیة و الرضیة و المرضیةو المحدثة و الزهراء.

ثم قال: تدری لای شیء سمیت فاطمة علیها السلام؟

قلت: اخبرنی یا سیدی.

قال: فطمت من الشر.

قال : ثم قال: لولا ان امیرالمومنین علیه السلام تزوجها لما کان لها کفو علی وجه الارض الی یوم القیامة آدم فمن دونه.

 

 

حضرت عبدالعظیم حسنی از حسن بن عبدالله از یونس بن ظبیان از امام صادق علیه السلام نقل می کنند که فرمود:

 

حضرت فاطمه در پیشگاه خداوند متعال نه اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه، زهرا.

 

سپس فرمود: ایا می دانی چرا او فاطمه نامیده شده است؟

گفتم: شما بفرمایید ای آقای من

فرمود: چون از هر شر و بدی به دور است.

 

و آن گاه فرمود: اگر امیرالمومنین با او ازدواج نکرده بود در روی زمین تا روز قیامت هیچ همسر و همتایی در میان بنی ادم برای او نبود.

 

امالی صدوق رحمة الله مجلس 86 حدیث 18

ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام

ازدواج حضرت علی علیه السلام

 

حدثنا ابن مسرور، عن ابن عامر عن المعلی عن البزنطی عن علی بن جعفر قال سمعت اباالحسن موسی بن جعفر علیه السلام یقول:

 

بینا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جالس اذ دخل ملک له اربعة و عشرون وجها، فقال له رسول الله صلی الله علیه و اله : حبیبی جبرئیل! لم ارک فی هذه الصورة؟

فقال الملک: لست بجبرئیل، انا محمود بعثنی الله عز و جل ان ازوج النور من النور.

فقال صلی الله علیه و آله: من ممن؟ قال : فاطمة من علی.

قال: فلما ولی الملک اذا بین کتفیه: « محمد رسول الله علی وصیه.»

فقال رسول الله  صلی الله علیه و آله: منذکم کتب هذا کتفیک؟

فقال: من قبل ان یخلق الله عزوجل ادم باثنین و عشرین الف عام.

 

 

 

علی بن جعفر می گوید: از امام موسی کاظم شنیدم که می فرمود:

 

روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بود که فرشته ای با 24 صورت بر او وارد شد.حضرت فرمود: حبیب من! جبرئیل! تا کنون تو را به این صورت ندیده ام.

فرشته عرض کرد: من جبرئیل نیستم، من محمود هستم، خداوند مرا فرستاده که نور را به نور تزویج کنم.

فرمود: چه کسی را به چه کسی؟ عرض کرد: فاطمه را به علی.

فرمود: چون آن فرشته برگشت میان دو کتفش را دیدم که نوشته بود : محمد رسول خداست و علی وصی او.

پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود: از چه زمانی این مطلب میان دو شانه ات نوشته شده است؟

فرشته گفت: 22 هزار سال پیش از آنکه خداوند آدم را خلق کند.

 

 

امالی صدوق ، مجلس 86 حدیث 19.

ابوطالب پدر امام علی علیه السلام

حدثنا ابی عن سعد عن البرقی عن ابیه عن خلف بن حماد عن ابی الحسن العبدی عن الاعمش عن عبایة بن ربعی عن عبد الله بن عباس عن ابیه قال:

 

قال ابوطالب لرسول الله صلی الله علیه و اله : بابن اخی ! الله ارسلک؟

قال: نعم.

قال : فارنی آیة. قال : ادع لی تلک الشجرة.

فدعاها فاقبلت حتی سجدت بین یدیه ثم انصرفت

فقال ابوطالب: اشهد انک صادق یا علی! صل جناح ابن عمک.

 

 

ابن عباس از پدرش نقل کرد:

 

روزی حضرت ابوطالب علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسید: ای برادر زاده! ایا حقیقتا خدا تو را فرستاده؟

 

فرمود: آری

 

ابوطالب گفت: دلیل و نشانه ای بیاور. آن درخت را فراخوان تا نزد من بیاید.

 

پیامبر درخت را فراخواند، درخت پیش آمد و در برابر حضرت سجده کرد و برگشت.

 

ابوطالب گفت: گواهی می دهم که به راستی تو راست می گویی.

 

( و به فرزندش گفت: ) ای علی در جانب پسر عمویت به نماز بایست.

 

امالی صدوق، مجلس 89، حدیث 10

فاطمه بنت اسد، مادر علی علیه السلام

 

 

ابن عباس می گوید:

 

روزی علی بن ابی طالب علیه السلام گریه کنان خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت:

 

« انا لله و انا الیه راجعون»

 

حضرت فرمود: آرام باش علی ! چه شده؟

 

علی علیه السلام گفت: ای پیامبر خدا مادرم از دنیا رفته است.

 

پیامبر صلی الله علیه و آله گریه کرد و فرمود:

 

خدا رحمت کند مادرت را، اگر او مادر تو بود مادر من هم بود این عمامه و این پیراهن مرا بگیر و با آن ها کفنش کن و به زن ها بگو غسل او را به خوبی انجام دهند و جنازه اش را ( برای نماز و دفن) خارج نکنند تا من بیایم که کار او با من است.

 

پیامبر صلی الله علیه و آله پس از ساعتی بر جنازه او حاضر شد ، بر او نمازی خواند که همانند آن را بر هیچ مرده ای نخوانده بود، پس از آن بر او 40 تکبیر گفت . سپس در قبر او وارد شد و در آن آرام و بی صدا دراز کشید.

 

بعد از آن پیامبر ( خطاب به امیر المومنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام) فرمود: ای علی ! ای حسن! داخل قبر شوید.

 

آن گاه پیامبر نزد سر فاطمه ( بنت اسد) قرار گرفت و فرمود: ای فاطمه! من محمد  آقای فرزندان آدم هستم، هنگامیکه دو فرشته نکیر و منکر آمدند و از پروردگارت پرسیدند پاسخ داده بگو: الله پروردگار من است، محمد پیامبر من، اسلام دین من، قرآن کتابم و پسرم امام و ولی من است.

 

سپس عرض کرد: خدایا! فاطمه را بر گفتار حق ثابت بدار.

 

آن گاه پیامبر از قبر بیرون آمد چند مشت خاک بر قبر او پاشید و دودست خود را برهم زده، تکان داد و فرمود: به خدا قسم که فاطمه صدای دو دست مرا شنید.

 

عمار یاسر عرض کرد: پدر و مادرم قربانت ای رسول خدا! نمازی بر او خواندید که پیش از او بر کسی نخوانده بودید؟

 

پیامبر فرمود: ای عمار1 او لایق آن بود، ابوطالب از او فرزندان بسیاری داشت و مال و ثروت آن ها فراوان و مال و ثروت ما کم بود ، او مرا سیر می کرد و آن ها را گرسنه نگه می داشت، قبل از آنها مرا می پوشاند و بهتر از آنها مرا می آراست.

 

عرض کرد: ای پیامبر خدا! چرا برای او 40 تکبیر گفتید؟

 

فرمود : ای عمار! به سمت راست خود نگاه کردم دیدم 40 صف از فرشتگان ایستاده بودند ، از این رو برای هر صف تکبیری گفتم.

 

عرض کرد: علت دراز کشیدن شما در قبر او بدون اینکه حرکت و صدایی داشته باشید چه بود؟

 

 

فرمود: روز قیامت همه برهنه محشور می شوند ، من پیوسته از خدا خواستم او را پوشیده بر انگیزاند و سوگند به خدایی که جان محمد در دست اوست! از قبر بیرون نشدم تا اینکه دیدم چراغ هایی از نور بالای سر، و پیش روی او و پایین پای او روشن شد و دو فرشته موکل بر قبر او شدند که تا روز قیامت برایش آمرزش بجویند.

 

امالی  صدوق، مجلس 51، حدیث 14

ولادت حضرت علی علیه السلام

ولادت حضرت علی علیه السلام

 

یزید بن قعنب گوید:

 

با عباس فرزند عبدالمطلب و گروهی از طائفه « عبدالعزی» برابر خانه کعبه نشسته بودیم، ناگاه فاطمه بنت اسد ، مادر امیر المومنین علیه السلام که به آن حضرت حامله بود وارد شد و در حالیکه درد زایمان داشت در مقابل کعبه ایستاد و گفت: پروردگارا! من به تو و به پیامبران و کتاب هایی که از جانب تو آمده ایمان دارم ، سخن جدم ابراهیم علیه السلام را تصدیق می کنم، همو این بیت عتیق را ساخته است. پس به حق کسی که این خانه را ساخته و به حق مولودی که در شکم من است ولادت او را بر من آسان کن.

 

یزید بن قعنب گوید:

 

ما به چشم خود دیدیم که دیوار کعبه شکاف برداشت و فاطمه علیه السلام وارد کعبه گشت و از دیدگان ما پنهان شد سپس دیوار به هم آمد . خواستیم قفل درب خانه را باز کنیم ولی باز نشد فهمیدیم این کار از جانب خدای بزرگ است. فاطمه علیها السلام  پس از چهار روز در حالی که امیرالمومنین علیه السلام را روی دست داشت از خانه بیرون آمد و چنین گفت:

 

من بر همه ی زنان پیشین برتری داده شده ام، از آسیه بهترم چون او خدا را به صورت پنهانی در جایی می پرستید که پرستش در آن مکان جز در موارد ناچاری پسندیده نبود.

 

( از مریم نیز بهترم) چرا که او درخت خرمای خشکیده را با دست خود تکان داد و خرمای تازه از آن خورد ولی من در خانه محترم خدا « کعبه» وارد شدم و از میوه ها و خوردنی های بهشتی خوردم و چون خواستم بیرون بیایم یک منادی آواز داد: ای فاطمه! نام این مولود را علی بگذار که او علی است و خداوند العلی الاعلا می فرماید: نام او را از نام خود گرفتم، به آداب خودم ادبش کردم و او را از پیچیدگی های علوم خودم آگاه ساختم، اوست که بت هایی را که در خانه من قرار دارد می شکند هموست که بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می کند.

 

پس خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او اطاعت کند و وای به حال کسی که با او دشمنی ورزد و از فرمان او سرپیچی نماید.

 

امالی صدوق، مجلس 27، حدیث 9

پاداش نقل فضایل حضرت علی علیه السلام

قال رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم:

 

ان الله تبارک و تعالی جعل لاخی علی بن ابی طالب فضائل لا یحصی عددها غیره

 

فمن ذکر فضیلة من فضائله مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر واو وافی القیامة بذنوب الثقلین. و من کتب فضیلة من فضائل علی بن ابی طالب علیه السللم لم تنزل الملائکة تستغفر له ما بقی لتلک الکتابة رسم . و من استمع الی فضیلة من فضائله غفر الله له الذنوب التی اکتسبها بالاستماع و من نظر الی کتابة فی فضائله غفر الله له الذنوب التی اکتسبها بالنظر

 

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند:

 

خداوند تبارک و تعالی برای برادرم، علی بن ابی طالب آن قدر فضیلت قرار داده که شمارش آن را فقط خدا می داند.

 

هرکس فضیلتی از فضائل او را بازگو کند و به آن اعتراف نماید ، خداوند گناهان گذشته و اینده اش را بیامرزد ، هرچند به اندازه جن و انس گناه کرده باشد.

 

و هرکس فضیلتی از فضائل علی علیه السلام را بنویسد ، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.

 

و هر که به فضیلتی از فضائل علی علیه السلام گوش دهد ، خداوند گناهانی را که به وسیله ی گوش انجام داده می آمرزد.

 

و هرکس به نوشته ای از فضائل علی علیه السلام نگاه کند، خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده می آمرزد.

 

 

امالی صدوق، مجلس 28، حدیث 10